امروزه نمیتوان از نقش دیپلماسی علمی در عرصه بینالملل غافل بود
تاریخ انتشار: ۳ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۳۴۲۲۱
گروه فرهنگی ــ دستیار ارشد ریاست سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی گفت: امروزه نمیتوان از نقش دیپلماسی علمی در افزایش قدرت کشورها در عرصه بینالملل غافل بود.
به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمد مهدی ایمانیپور، دستیار ارشد ریاست سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی امروز سوم دی ماه در چهارمین مجمع دانشگاههای ایران و جهان عرب با موضوع «آینده پژوهی جایگاه دانشگاههای ایران و جهان عرب در توسعه جهان اسلام» که در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در حال برگزاری است، اظهار کرد: مقاصد سیاسی، امنیتی و اقتصادی همواره از مهمترین اهداف کشورها در تدوین سیاستهای خارجی است و برای تحصیل این مقاصد کشورهای به صورت سنتی نوعی دیپلماسی مبتنی بر ابزارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی را در پیش میگیرند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: در دهههای اخیر رویکردهای جدیدی در دیپلماسی مطرح شد که تاکید بیشتر آن بر ابزارهای علمی و فرهنگی است و امروزه با انواع مختلف دیپلماسی مواجه هستیم که یکی از انواع آن دیپلماسی علمی است و ماحصل آن این است که جوامع علمی به عنوان کنشگران اصلی روابط خارجی میتوانند در تغییرات شناخت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی موثر واقع شوند.
دستیار ارشد ریاست سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بیان کرد: امروزه نمیتوان از نقش دیپلماسی علمی در افزایش قدرت کشورها در عرصه بینالملل غافل بود و درعرصه صاحبنظران دیپلماسی علمی دارای سه رویکرد است؛ نخست اینکه علم در خدمت دیپلماسی است، دوم اینکه دیپلماسی برای علم به کار گرفته میشود و در پایان علم منبع قدرت نرم یک کشور در نظر گرفته میشود.
ایمانیپور خاطرنشان کرد: در رویکرد اول علم به خدمت سیاست خارجی درآمده و زمینه گفتوگوی سیاسی را فراهم میکند، در رویکرد دوم سیاست به خدمت علم آماده و زمینه گسترش گفتوگوی علمی را فراهم میکند و در نهایت در رویکرد سوم ظرفیت علم و فناوری در یک کشور سبب افزایش نقشآفرینی و حل و فصل مسائل داخلی، بینالمللی و منطقهای میشود.
وی اضافه کرد: با این رویکرد دیپلماسی علمی گامی در جهت بهبود و توسعه کشورها در عرصه بینالملل است، در میان ابعاد دیپلماسی علمی، بعد استفاده از دیپلماسی علم در شناخت، تقارب و فهم ارزشهای فرهنگی مشترک است که سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در چارچوب ماموریتهای خود آن را پیگیری میکند و از هر رویدادی در این مسیر حمایت میکند.
دستیار ارشد ریاست سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تصریح کرد: تاریخ علمی مشترک یکی از ظرفیتهای استفاده از دیپلماسی علمی میان کشورهای ایران و عراق است. امروزه عدم درک درست از نقش و جایگاه دانشگاهها در روابط خارجی در کشورهای اسلامی، ضعف در سیاستگذاری داخلی کشورها برای ترسیم نقشه راه ارتباطات بینالمللی نهادهای علمی و عدم وجود شبکه ارتباطی مستمر میان نخبگان علمی این کشورها به عنوان مهمترین موانع پیشبرد دیپلماسی علمی میان ایران و جهان عرب است.
ایمانیپور گفت: هنگامهای که جهان اسلام در آن به سر میبرد بسیار خطرناک است و دشمنان برآنند تا با ایجاد بدبینی، نفرتپراکنی و تفرقه، وحدت ایمانی ما را دچار اختلاف کنند و آنچه در منطقه در حال رخ دادن است، تلاش برای تجزیه کشورهای بزرگ اسلامی است. در این مرحله شناخت و تقویت ریشههای وحدت بخش جهان اسلام با استفاده از الگو گفتوگو از طریق علم و دانایی با تکیه بر اندیشه و عقلانیت نخبگان دانشگاهی میتواند موثر و راهگشا این فضا غبارآلود باشد.
ایجاد شعبه در کشورهای جهان عرب از جمله سیاستهای ایران با جهان عرب
در ادامه حسین سالار آملی، قائم مقام وزیر علوم در امور بینالملل طی سخنانی گفت: از جمله سیاستهای جمهوری اسلامی ایران با جهان عرب میتوان به ایجاد تحقیقات مشترک، مدارک مشترک، ایجاد شعبه در کشورهای جهان عرب و.. اشاره کرد.
وی اظهار کرد: از کشورهای مختلف از جهان عرب و جمهوری اسلامی ایران درخواست دارم تا در روند توسعه کشورهای مختلف و ناآرامیهایی که در اثر تحریمها ایجاد شده به پارادایم آینده توجه کنند که شامل علم و تکنولوژی است و کسی در آینده برنده میشود که بتواند از نظر علم و فناوری به جایگاه مناسب خود برسد.
وی افزود: در ایران سه محور اساسی در رابطه با علم و فناوری وجود دارد، اولین مدل این است که علم و فناوری در خدمت جامعه باشد، دومین سیاست کلان وزارت علوم جهانی شدن آموزش عالی و قرار گرفتن در چرخه دانایی جهانی و سومین هدف، خدمات فنی و حرفهای است به این معنا که دانشجویان بعد از فارغالتحصلی شدن از دانشگاه بتوانند مهارتی را کسب کنند.
رئیس مرکز همکاریهای بینالمللی بیان کرد: براساس آخرین آمار وزارت علوم، سه میلیون و 612 هزار و 390 دانشجو در دانشگاههای کشور در حال تحصیل هستند که 42 درصد در دانشگاه خصوصی و 58 درصد در دانشگاههای دولتی حضور دارند.
سالار آملی خاطرنشان کرد: همچنین از این میزان 53 درصد را آقایان و 47 درصد را بانوان تشکیل میدهند. 83 هزار و 129 عضو هیات علمی وجود دارد که از این تعداد 21 هزار و 481 نفر خانم و 61 هزار 648 نفر آقا را شامل میشود.
وی اضافه کرد: در حال حاضر 43 پارک علم و فناوری و 195 مرکز رشد وجود دارد که 71 میلیون دلار صادرات دانشی این شرکتها در سال گذشته بوده و 56 هزار نفر در پارکها کار دانشی میکنند که تحت پوشش 6487 شرکت است.
قائم مقام وزیر علوم در امور بینالملل تصریح کرد: تعداد مقالات علمی همواره رشد داشته است و در سال 1998 حدود 1222 مقاله علمی ارائه کردیم که سال گذشته این رقم به 60 هزار و 37 مقاله رسیده است. همچنین در سال 2018 حدود 457 دانشمند ایرانی highlt cited شدند.
رئیس مرکز همکاریهای بینالمللی عنوان کرد: در بحث بین المللیسازی در 2014 هشت هزار 200 مقاله بینالمللی ارائه کردیم که در سال 2017 به 13 هزار 718 مقاله رسیده است و دانشگاه فردوسی مشهد همواره جزو 10 دانشگاه برتر در تولید مقالات مشترک در سطح بینالملل است.
سالار آملی گفت: ارجاع مقالات داخلی 7.8 است اما ارجاع مقالات مترک بیش از 31 است و در واقع بینالمللی شدن سبب افزایش کیفیت پژوهشها میشو، همچنین در سال 2019 حدود 67 هزار و 243 مقاله در سطح جهان اسلام وجود داشت که از این تعدا 54 مقاله از طرف ایران ارائه شده است.
وی اضافه کرد: دانشجویان خارجی در ایران 38 هزار و 640 نفر است و حدود پنج هزار دانشجو از کشورهای عربی در ایران تحصیل میکنند که از این تعداد 1692 نفر در مقطع لیسانس، 2225 نفر در مقطع فوق لیسانس، 974 نفر در مقطع دکتری در ایران تحصیل میکنند.
قائم مقام وزیر علوم در امور بینالملل بیان کرد: جمهوری اسلامی ایران مقام شانزدهم در صدر دنیا از نظر علوم کسب کرده است و در منطقه مقام اول را از آن خود کرده است و از جمله سیاستهای جمهوری اسلامی ایران با جهان عرب میتوان به ایجاد تحقیقات مشترک، مدارک مشترک، ایجاد شعبه در جهان عرب و... اشاره کرد.
رئیس مرکز همکاریهای بینالمللی خاطرنشان کرد: همه ما کشورهای مسلمان هستیم و در این راستا سازمان کنفرانس اسلامی وجود دارد که دارای دو چتر بزرگ آموزش و فناوری است. درگیری آینده بر روی پارادایم علم و فناوری است و شک نکنید که بیشتر فشارهایی که به جمهوری اسلامی ایران وارد میشود به جهت ممانعت از رشد و توسعه علم و فناوری در این کشور است.
سالار آملی تصریح کرد: علم در کشور ما بومی است و با زحمت و تلاش خودمان ایجاد شده است اما این علم را محدود به ایران نمیدانیم و درهای کشور ما در زمینه همکاری علمی و فناوری به سوی تمامی کشورها باز است و این آمادگی را داریم که تمامی داشتههای علمی خود را در اختیار کشورهای جهان اسلام و عرب قرار دهیم.
انتهای پیاممنبع: ایکنا
کلیدواژه: خبرگزاری قرآن ایکنا خراسان رضوی فرهنگی آینده پژوهی جهان عرب جهان اسلام دیپلماسی علمی بین الملل قرآن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۳۴۲۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله گازانبری طالبان به تعهدات آبی با ایران
روز یکشنبه ۹ اردیبهشتماه در گزارشی با عنوان «تفاوتی بین استراتژی امارت با دوران غنی نیست» به موضوع عدم پرداخت و رهاسازی کامل حقابه سیستان توسط طالبان حتی در این روزهای پربارش پرداختیم. این در حالی است که علیرغم تمام هشدارها درباره وضعیت وخیم آبی در جنوب شرق ایران که ناشی از مسدود بودن راههای آبی به این قسمت است، همسایه شرقی همچنان در حال انجام پروژههای آبی روی رودخانههاست.
به گزارش روزنامه فرهیختگان، به همین منظور عملیات تکمیل پروژه سد «پاشدان»، از سدهای بزرگ افغانستان در مرز با ایران و در مسیر هریرود، با حضور ملا عبدالغنی برادر، معاون نخستوزیرو عبدالطیف منصور، سرپرست وزارت آب و انرژی طالبان در هرات آغاز شده است. کارشناسان حوزه هیدروپلیتیک معتقدند که با ساخت و بهرهبرداری از این سد در بالادست هریرود، تنش آبی در ایران و ترکمنستان تشدید خواهد شد. در همین رابطه با محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران گفتگو کردیم که در ادامه میخوانید.
ردپای هندوستان در هریرودبا توجه به اینکه مناقشه رودخانه فرامرزی هریرود با تکمیل سدهای و کانالها در بالادست افغانستان وارد فاز جدیدی خواهد شد، این مناقشه و بهخصوص سرمایهگذاری هندوستان در حوضه هریرود و پروژههای آتی شان مورد توجه خواهد بود.
محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران و عضو هیات اندیشهورز هیدروپلیتیک و دیپلماسی آب بنیاد نخبگان کشور درباره این مناقشه گفت: «بهطور کلی شاید بشود سرمایهگذاری هند در پروژههای آبی و غیرآبی افغانستان را در میراث استعمار جستوجو کرد؛ وقتی تاریخ هند بهخصوص یک قرن اخیر را مرور میکنید تا سال ۱۹۴۷ مستعمره بریتانیا بود و بعد با هند چندپاره مواجه شدیم که به کشور هند و پاکستان و بعدها پاکستان شرقی (بنگلادش) تقسیم و سبب مناقشات متعددی همانند مناقشه حلنشده کشمیر میشود.
از همین رو با توجه به موقعیت جغرافیایی افغانستان که در مهار آب فرامرزش دارد باعث شد این کشور بهجدیت سراغ سرمایهگذاری روی مهار این منبع برود و عملا بتواند از طریق افغانستان برای خودش اهرمهای فشار ایجاد کند. به هر حال افغانستان بخشی از ظهور و تداوم دیپلماسی آبی و عوامل سیاسی-اجتماعی در این منطقه را در سیاستهای هیدروپلتیکی که با توجه به موقعیت بالادستی که در چهار حوضهاش دارد میتواند پیش ببرد.
البته موضوع فقط مربوط به ایران نیست؛ رودخانه فرامرزی کابل که در نزدیکی آتوک در پاکستان به رود سند منتهی میشود، خودش پتانسیل مناقشه آبی عظیمی را دارد. جالب است که همین مناقشه هم شاید به تعیین مرز استعماری خط ریورند ۱۸۹۳ برگردد که بریتانیا برای در امان ماندن هند شرقی از نفوذ شوروی به قبایل پشتون خودمختاری داد، حتی ردپای بریتانیا در مناقشه هیرمند بهوضوح قابل مشاهده است.
جایی که مرز سیستان درونی و بیرونی را گلداسمیت بریتانیایی تعیین میکند و خاوریترین دلتای رودخانه هیرمند را بهعنوان مرز بین دو کشور قرار میدهد. گذشته از ردپای ناخجسته استعمار؛ هند با تقریبا دو میلیارد دلار پنجمین کشوری است که بیشترین سرمایهگذاری را در پروژههای آبی و غیرآبی افغانستان انجام داده؛ از بورسیه تحصیلی بگیرید تا استخراج معادن و اما در زمینه پروژههای آتی، نمیخواهم به این موضوع ورود کنم که امارت اسلامی بهجدیت دنبال این است که با مهندسی اجتماعی تحت پروژههایی همچون «قوشتپه»، مهاجران اخراجی پاکستان را در «آمودریا» که منابع دستنخورده عظیم انرژی را دارد بارگذاری کند، فقط میخواهم از یک پروژه دیگر تحت عنوان TAPI بگویم که به دلایل ناامنی در افغانستان به تعویق افتاده بود.
درباره اهمیت این پروژه همین کافی است که بوش زمان حمله به افغانستان میگوید تکمیل استراتژی جنگ ما تکمیل پروژه تاپی است که قرار است گاز ترکمنستان را از طریق افغانستان به پاکستان و هند انتقال بدهد و هدفش تامین سالانه ۳۳ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به جنوب آسیاست.
همین چندروز قبل آقای «آمانوف»، رئیس اجراییه شرکت خط گاز تاپی، در مجمع سرمایهگذاری انرژی ترکمنستان در پاریس اعلام کرد که ترکمنستان به تکمیل بخش خود از پروژه لوله گاز تاپی متعهد است. ضمنا این نگرانی هم وجود دارد که این لوله گاز جایگزین مسیر طرح خط لوله گاز صلح بین ایران و پاکستان و هند هم باشد، یعنی عملا علاوهبر اینکه منابع آب را مهار میکند بهجد دنبال این است که وابستگیاش را به منبع انرژی ما کم کند. به نظرم پرواضح است که به سرانجام رساندن این پروژهها موقعیت ویژهتری در مذاکرات به طرف افغانستانی میدهد.
ماجرای ابرپروژه سد سلما در بالادست رودخانه هریروداین پژوهشگر درباره ابر پروژه سد سلما که کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا پروژه سد سلما با حمایتهای این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد گفت: کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا، پروژه سد سلما با حمایتهای این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد، ولی به دلیل ناآرامیهای داخلی فراز و فرودهایی داشت تا نهایتا در دوران رئیسجمهور غنی در ۱۳۹۵ با ظرفیتی حدود ۶۵۰ میلیون مترمکعب و با حمایت مالی ۳۰۰ میلیونی هند به بهرهبرداری رسید. جالب است که نخستوزیر، آقای مودی قبل از افتتاحیه بند سلما به ایران میآید و توافقنامه چابهار را امضا میکند و هنوز بعد از سالها خلف وعده کار واقعی انجام نشده است. همچنین در مراسم افتتاحیه سد سلما میگوید: «این پروژه راه صلح برای همگان را انتخاب کردم.»
شاید کسی با این نکته موافق نباشد و نگاهم به مناقشات بین کشورها کمی رئالیستی است، اما به این روند باید دقت کرد. استعمار کهن روزگاری هند را با ابزار زور و حمله نظامی تسخیر کرد و امروز فقط شیوه استعمار متفاوت شده و با مصادره واژه صلح و استخدام مجریان، همان شیوه قبلی را در کشورهای دیگر دنبال میکند. واقعیت این است که سایه استعمار همچنان هم بر سر مسائل و رفتارهای دولتها حاکم است و اصطلاحا «استعمار پوست انداخته» و حال «استعمار نوین» به شیوهای دیگر به دنبال تسلط و نادیدهگرفتن حق ملتهاست.
در عصر حاضر اگر کمی حواسمان جمع باشد متوجه میشویم که استعمار فرانو چطور بر باور و منش ملتها و هویتشان بهطور نامحسوس و بدون اینکه خود استعمارگران یا حتی مجریان بومی حضور مرئی داشته باشند چنگ میزند تا مناقشات آبی و غیرآبی را تشدید کند. شاید اهمیت دیپلماسی عمومی در مناقشه آبی مثل مناقشه هیرمند و هریرود در گذر زمان با تکمیل کانال و بندهای انحرافی و وابسته کردن جامعه محلی بالادست به این منبع حیاتی روشنتر شود؛ در زمانی که عملا ماهیت مناقشه از دولت-دولت به دولت-مردم شیفت پیدا کرد.
واقعا نمیخواهم شرایط را اورژانسی نشان بدهم. چون اولین کاری که در این شرایط میکنیم تراشیدن پروژه اورژانسی با پول بیتالمال است. در واقع میخواهم توجه کنیم که در آستانه حذفشدگی قرار داریم و مورد هجمه استعمار آبی هستیم و امروز هیچ چیزی مثل عنصر زمان مهم نیست.
حقابه تاریخی هیرمند تقلیل پیدا کرده استمناقشه آبی میان دو کشور، قدمتی به تاریخ افغانستان دارد و در سالهای اخیر به بحرانی جدی تبدیل شده. جلالی درباره رهیافت برون رفت از این شرایط تضاد منافع گفت: «نگرانی عمیق این است که کشورهای دیگر در نتیجه پرداختن صحیح به شکستهای دیپلماسی آبی شان در گذشته و بازتعریف نحوه همکاری درمورد مسائل آبهای فرامرزی، راهی برای آینده دیپلماسی آبی شان ترسیم کرده اند و سوال این است که آیا ما به این درک رسیدهایم که اگر بگوییم «در دیپلماسی آب چندان موفق نبوده ایم» متهم به تحریف واقعیت نشویم؟ البته موافقم که فضا آنچنان هم تاریک نبوده و نیست؛ اما اگر بپذیریم حقابه تاریخی معاهده هیرمند در صد و اندی سال و در طول تاریخ روابط بین دو کشور ایران و افغانستان تقلیل پیدا کرد تا نهایتا به ۱۶ درصد رسید یا طی دوران تکمیل سد انحرافی کمال خان، که هرچند تلاشهایی شد و حتی اخیرا دکتر ظریف هم در مصاحبه شان اذعان داشتند که با علم به اینکه سد انحرافی کمال خان برای منحرف کردن سیلاب است و حقیقتا هم همین است، وارد گفتگو شدند، اما بلاخره باید بپذیریم که علی رغم تلاشهای دستگاه دیپلماسی، نتوانستیم احداث این بند را به تعویق بیندازیم و سد انحرافی کمالخان تکمیل شد.
سوال اساسی این است که مصر چگونه در مناقشه رود نیل با اتیوپی و سودان توانست سالها احداث سد رنسانس (النهضه) را به تعویق بیندازد؟ از چه ابزارهایی استفاده کرد؟ از سد کمال خان که گذشت، اما قرار است برای سد بخش آباد روی سرشاخه فراه رود در آینده چه اتفاقی بیفتد؟ چه ابزارهایی برای به تعویق افتادن احداث سد بخش آباد -که میخی است بر تابوت کمارفته سیستان- داریم؟ نکته اساسی این است که حتی افغانستان با اندوخته تجاربش فارغ از اینکه چه دولتی و حکومتی مستقر باشد مشخص کرده راهبرد هیدروپلیتیکی اش در مواجهه با مناقشات با همسایگانش چیست. اما ما با توجه به وضعیت هیدروپلیتیکی خاصی که داریم و در جایی بالادستی، در جایی میاندست و در جایی پاییندست هستیم و تک تک این رودخانههای فرامرزی چالشها و بازیگران متعدد خودش را دارد، چه راهبرد هیدروپلیتیکی و ابزار قدرتی داریم؟ مثلا روی هم همین رودخانه هریرود در قسمت پایین دست با ترکمنستان چالش جدی بازسازی کانال «قرهقوم» را داریم یا راندمان پایین آبیاری در بخش کشاورزی را داریم.
در قسمت بالادست با طرف افغانستانی با توسعه یکجانبه سد و کانال هایش بدون توجه به آب مورد نیاز پایین دست مواجهیم و حتی هیچ توافقنامهای روی این رودخانه فرامرزی با افغانستان نداریم. ما هنوز مشخص نکرده ایم چه دکترین هیدروپلیتیکی خاصی برای این حوضههای فرامرزی داریم. همچنین اخیرا در لحظات آخر بعد از سالها گزارش کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه با تصویب بند الحاقی ۱ ماده ۳۹ موافقت کرد که «نقشه راه دیپلماسی آب در چهارچوب دیپلماسی کلان کشور» تهیه شود؛ ضمن اینکه آیا این هم سندی است که قرار است به بایگانی برود یا سندی است که درنهایت قرار است یک دکترین برا حوضههایی با چالشها و بازیگران متعدد تجویز کنیم؟ در دکترین ما نسبت دیپلماسی انرژی ما با مناسبات و تعاملات هیدروپلیتیکی آبهای فرامرزی قراره دیده میشود؟ فرهنگ چطور؟ ترانزیت چطور؟ چابهاری که کانون رقابت هند و چین است؟ آیا با هند ادامه بدهیم که ۸ سال بدعهدی مکرر کرده آن هم با ۸۵ میلیون دلار؛ در چنین پروژه راهبردی، نمیبایست چند میلیارد دلار قرارداد باشد؟ اینها فقط سوال است.
توقع دارید حس گل پیروزی ایران مقابل استرالیا را داشته باشیم؟
این پژوهشگر درباره میزان حقابهای که این روزها رهاسازی شده گفت: «اجازه بدهید این نکته را هم یادآوری کنم؛ ما هم حقیقتا خوشحالیم از اینکه اندک آبی از حقابه ایران را دریافت کردیم ولیکن اینکه در تریبون رسمی یک نهاد رسمی اعلام میکنیم تا این لحظه اینقدر از حقابه هیرمند رهاسازی شد، این ابزار قدرت است؟ این دیپلماسی عمومی است؟ واقعا هم شاید توقع داشتند ما حس گل پیروزی ایران مقابل استرالیا در جام جهانی ۱۹۹۸ را تجربه کنیم!
وقتی ابزارهای قدرت مصر در تعویق احداث سد رنسانس را بررسی میکنید که چه کرد، یکی از ابزارهای بسیار مهمش همین بهکارگیری صحیح از دیپلماسی عمومی بوده است. ولی ما از این ظرفیت کمنظیر دیپلماسی عمومی بهدرستی استفاده نمیکنیم.
شاید زمانی سازش مبتنیبر مذاکره «برد-برد» حداقل در سطح فکری ایده جذابی بوده تا به یک نتیجه دوجانبه سودمند برسیم؛ اما واقعیت جهان امروز حقیقتا متفاوت شده است. کشورها اصولا حاضر نیستند در مذاکراتشان سهم برابر یا کمتری از طرف مقابل برای ملتهایشان بگیرند. ما باید تجدید نظری در رویکردهایمان در مذاکرات داشته باشیم و باید به این بیندیشم که چطور در مذاکرات میتوانیم یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خودمان و خوب برای دیگری ایجاد کنیم.
منحیثالمجموع فکر میکنم فیصله دادن به اثرات هیدروهژمونی در حوضه آبریز بینالمللی هریرود که بین چند کشور مشترک است و علیالخصوصانگیزه کشور بالادستی مثل حکومت امارات اسلامی که حاکمیت مطلق سرزمینی و توسعه یکطرفه رودخانهها را بدون توجه به پیامدهای آن در کشورهای پایین دست در پیش گرفته، حقیقتا مسیری صعبالعبور است؛ بهویژه اینکه روشن است سیاستهای دولت نوپای طالبان در راستای توسعه زیرساختهای آبی و ساخت سد و تکمیل کانالها به درهمتنیدگی این مناقشه خواهد افزود.
از طرفی دیگر این را هم در نظر داشته باشید که تقریبا جهان در حال تجربه سومین انتقال قدرت است. هرچند ایران همیشه در چنین بزنگاههایی در طول تاریخ تحت فشار بوده است؛ اما بخشی کوچکی از رهیافت را شاید در پاسخ به این سوال بشود جستوجو کرد که راهبرد کلان ما در این شرایط گذار نظام بینالملل که مشخصه اصلی آن بازتوزیع قدرت، ثروت و بازنویسی قواعد بینالمللی است، آیا این است که باید در تنهایی استراتژیک به سر ببریم یا با توجه به اینکه انزواگرایی، انفعال و عدم تعامل نه با ژئوپلتیک ایران سازگار است، نه با فرهنگ سنتی ایران، از طریق چندجانبهگرایی و ائتلافسازی مبتنیبر همکاری راهبردی به استقبال این جهان پساقطبی برویم؟ و حالا در سطوح پایینتر، چطور این کلان راهبردمان، قرار است توسعه پایدار و امنیت آبی را برای ما به ارمغان بیاورد تا دچار خفگی هژمونی نشویم؟! و چطور میشود به یک بازتوزیع مجدد قدرت بین بازیگران درگیر این مناقشه آبی دست بزنیم تا در این حوضه آبریز فرامرزی فضاها را دوباره پیکربندی و تفسیر کنیم. حقیقتا نمیدانم که آیا روزگاری میرسد که بتوانیم موقعیتی را با ابزارهای قدرتمان ایجاد کنیم که در مذاکرات آبی مان یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خود و خوب برای دیگری ایجاد کنیم یا خیر. امیدوارم.